صحبت وکودک
اموزش صحبت کردن به کودکان
تكلم و كودكان
كودك پيش از تكلم از سه شيوه براي فهماندن غرض و منظور خود استفاده ميكند اين شيوه ها عبارتند از : گريه و فرياد، اداي صداهاي نامشخص و اشارات (مهمترين قسمت همان شيوه دوم است) زيرا پس از چندي به صورت صداهاي مشخص و با معنا يعني لغات در ميآيد.
_گريه و فرياد : در روزهاي نخست زندگي بيشتر صداهايي كه از كودك شنيده ميشود به صورت گريه و فرياد است در طي هفته اول گريه در فواصل نامنظمي ظاهر ميشود نوزاد بدون هيچ گونه علت ظاهري گريه ميكند اما يك مرتبه گريه يا خود به خود و يا در نتيجه توجه مادر قطع ميشود.
_صداهاي غيرمشخص : در ماههاي اول زندگي علاوه برگريه صداهاي نامشخص ديگري ديده ميشود كودك اين صداها را نياموخته است بلكه به خودي خود آنها را ظاهر ميسازد و چه خوب است كه بدانيم اين صداها عموميت دارند ودرتمام اقوام وملل و نژادها ديده ميشود به طوري كه حتي كودكان ناشنوا نيز اين گونه صداها را نشان ميدهند كودك اغلب هنگامي كه تنهاست و فرد ديگري نيست كه او را مشغول كند به ايجاد اين صداها ميپردازد شنيدن صداي كودك براي خود او لذت بخش است وبه همين سبب است كه اغلب با شنيدن صداي خود تبسم ميكند وگاهي نيز ميخندد، كودكان ناشنوا نيز در ابتدا مانند كودكان سالم اين گونه صداها را ايجاد ميكنند ولي چون صداي خود را نمي شنوند تا ازآن لذت ببرند پس ازچندي دست ازايجاد صدا برمي دارند.
_اشاره : درابتدا كودك به موازات اشاره، صداهايي نيزايجاد ميكند و ميخواهد با كمك اين دو منظور خود را براي ديگران آشكارسازد ولي رفته رفته پي ميبرد كه تنها با اشاره نيز ميتوان منظور خود را آشكارساخت ولي اگر اشاره وي فهميده نشود او از گريه براي فهماندن غرض خود كمك ميگيرد اما در مورد زمان سخنگويي، بسياري از كودكان طبيعتاً بين دوازده و هجده ماهگي براي تكلم آماده ميشوند و چنانچه كودك دراين دوره آمادگي زبان باز نكند؛ ممكن است از نظرعاطفي براي وي اختلالاتي دست دهد زيرا نمي تواند خواستهها واحساسات خود را بيان كند.
درآموزش زبان، سن يك تا سه سالگي بسيار مهم است، ازآن بابت كه اين سن دوره تقليد از بزرگسالان است وآنچه را آنها بگويند او ادايش را در ميآورد. از آنجا كه مادر، بيش از افراد ديگر با كودك درارتباط است نبايد نقش او را درآموزش زبان به كودك ناديده گرفت.
نكاتي درباره آموزش زبان براي مادران :
_بيان كلمات ازساده به مشكل باشد، از كلمات يك هجايي شروع كند تا به تدريج بتوان كلمات چند هجايي را به او آموخت.
_با كودك با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند، نه با زبان علمي غليظ، البته اين امر مانع آن نيست كه مادر درست وصحيح حرف بزند.
_از كلماتي استفاده كند كه بيشتر مورد نياز كودك اند.
_ عبارات را سريع بيان نكندكه انتقالش به ذهن كودك با دشواريهايي همراه است.
_ عبارت طولاني به كار نبرد.
_ در حين صحبت اگركودك دچارخطايي شد با نرمي آن را اصلاح كند وكودك را تنبيه وتمسخر نكند.
_ اصلاح تلفظ بايد از زماني شروع شود كه كودك صداهاي حروف را ازهم تشخيص ميدهد.
_هرگز كلمه اي را به حساب اين كه ازآن خوشش ميآيد غلط تلفظ نكنيم.
_ درآموزش يك اسم، نام اصلي وصحيح را به كارببريم به عنوان مثال : كلمه گوسفندرا براي گوسفند به كارببريم نه كلمه بع بعي را.
مادران براي آموزش زبان از چه روشهايي ميتوانند استفاده كنند :
_ بازي با حروف و درآوردن صداي آن ازطريق بازي ويا بيان داستان.
_ آموزش شعر، سرودهاي ساده كه الفاظ را قالبي به كودك منتقل ميكنند، در اين امرآثار مفيدي دارد.
_ درآموزش زبان، كودك را بايد تشويق كرد وهرگز نبايد گذاشت كه احساس عدم لياقت كند.
_ خودداري ازعيبجوييهاي خشن، تنبيه و تمسخر در صورت اشتباهات تلفظي ودستوري.
_ ايجاد انگيزه براي صحبت كردن كودك از طريق بي توجهي به شيوههاي ديگر تفهيم وتفهم، ازجمله : گريه و فرياد و يا اشاره.