زینب زیبای مامانزینب زیبای مامان، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

توت فرنگی

شعر کودک

 شعر کودک بهار میاد، با گلهای رنگارنگ   بهار میاد، با گلهای رنگارنگ   بهار میاد، با گلهای رنگارنگ     بازم بهار می خواد بیاد مهمون خونه ها بشه   می خواد یه کاری بکنه لبها به خنده وا بشه   پروانه ها رو میاره پر بزنن تو باغچه ها   صورت گل را ببوسن حرف بزنن با باغچه ها   آدمها رو وا می داره خونه تکونی بکنن   بلبلا ر ووا می داره تا نغمه خونی بکنن   به ابر می گه بازم ببار به روی هر شهر و دیار   بازم شکوفا می کنه گلها رو توی سبزه زار   بهار میاد با ی...
28 مهر 1391

شعر

شعر کوتاه             ای تنهای من ، تنهایم نگذار بارها مهربانیت را به من نشان دادی وجودت را با تمام وجودم لمس می‌کنم زیبای من نفس به نفس احساست می‌کنم چه زیبا و نورانی می‌درخشی دل تاریکم را روشن کن مهربانم بار دیگر دستم را بگیر می‌ترسم، می‌ترسم گم شوم ناپدید هیچ وقت خودم را بدون تو بی نگاهت ، بی محبتت، بی لطف و مهربانیت ندیدم نمی‌توانم ببینم خدایم من را رها نکن تنهایم نگذار نگذارم به حال خویش مهربانم تنهاییم را تو مرحمی دلداریم ده با من مهربان باش دستم را بگیر، که تنها تو ماندی برایم بلند کن این خسته‌ی راه زندگی را تنهایم نگذا...
22 مهر 1391

شعر

      شعر کودکانه حیوونای رنگارنگ     حیوونای رنگارنگ حیوونا خیلی هستن وحشی واهلی هستن گاو، بچه اش گوساله بز، بچه اش بزغاله گوسفند و میش و بره می چرند توی دره اسب و شتر تو صحرا بار می برند به هرجا روباه وشیر و پلنگ حیوونای رنگارنگ تو دشت وکوه و بیشه پیدا می شه همیشه   منبع:monakindergarten   ...
7 مرداد 1391

شعر

ماه من! غصه اگر هست، بگو تا باشد! معنی خوشبختی، بودن اندوه است ...! این همه غصه و غم، این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند همه را با هم و با عشق بچین ... ولی از یاد مبر؛ پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا و در آن باز کسی می خواند؛ که خدا هست، خدا هست و چرا غصه؟! چرا؟!؟ .................................................... ...
6 مرداد 1391

خدای مهربان

خدای مهربان   خدای مهربان     دویدم ودویدم به یک سؤال رسیدم   کیه که توی دنیا ماهی می ده به دریا؟   برف و تگرگ می سازه درخت و برگ می سازه؟   به بلبلا آواز می ده به موش دم دراز می ده   به آدمها خواب می ده آفتاب و مهتاب می ده   جواب تو آسونه خدای مهربونه هر بچه ای می دونه ...
3 مرداد 1391

شکوفه ها

    شکوفه های زندگی شکوفه ی باغ زندگی   باجوانه ها ، نويد زندگي است. زندگي: شكفتن جوانه هاست. هر بهار از نثار ابرهاي مهربان ساقه ها پر از جوانه مي شود هر جوانه اي شكوفه مي كند هر درخت پرشكوفه باغ.... * كودكي كه تازه ديده باز مي كند يك جوانه است گونه هاي خوشتر از شكوفه اش چلچراغ تابناك خانه است خنده اش بهار پرترانه است، چون ميان گاهواره ناز مي كند.. * اي نسيم رهگذر، به ما بگو اين جوانه هاي باغ زندگي، اين شكوفه هاي عشق، از سموم وحشي كدام شوره زار رفته رفته خار مي شوند؟ ...
3 مرداد 1391

شعر جوجه طلا

شعر کودکانه ی جوجه طلایی شعر کودکانه جوجه طلایی     جوجه جوجه طلائي نوكت سرخ و حنائي تخم خود را شكستي چگونه بيرون جستي گفتا جايم تنگ بود ديوارش از سنگ بود نه پنجره ، نه در داشت نه كسي ز من خبر داشت     دادم به خود يك تکان مثل رستم پهلوان تخم خود را شكستم اينگونه بيرون جستم ...
3 مرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به توت فرنگی می باشد